انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
05
01
مطالعه تطبیقی آموزش خلاقیت در مدارس ابتدایی انگلیس و فنلاند : درس هایی برای ایران
1813
1830
EN
علی اکبر
سمیعی
دانشجوی دکترا، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، ایران
aliakbarsamie@gmail.com
بدری
شاه طالبی
دانشیار ، گروه علوم تربیتی ، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان ( اصفهان )
b_shahtalebi2005@yahoo.com
احمد
عابدی
دانشیار ، گروه علوم تربیتی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان ( اصفهان )
a.abedi@edu.ui.ac.ir
10.22034/ijce.2022.285444.1308
تربیت افراد خلاق به یکی از اهداف مدرن نظام های آموزشی پیشرفته مبدل شده است. در حالی که نیاز به آموزش خلاقیت برای زندگی در هزاره جدید هر روز بیش از پیش نمایان می گردد ، نظام های آموزشی جوامع پیشرفته می توانند درس های آموزنده ای برای دیگر کشورها داشته باشند. هدف پژوهش حاضر ، مطالعه تجربیات انگلیس و فنلاند در خصوص آموزش خلاقیت در مدارس ابتدایی برای ارائه رهنمودهایی به برنامه ریزان درسی ایران است. استراتژی انتخاب کشورهای مورد مطالعه در این تحقیق تطبیقی کیفی ، استراتژی " نظام های اجتماعی مشابه ، برون دادهای آموزشی مشابه " و سطح تحلیل و مشاهده ، کلان ( کشور) بوده است. یافته های پژوهش نشان داد توجه به نقش و اهمیت خلاقیت کودکان در انگلیس از قدمت بیشتری برخوردار است در حالی که فنلاندی ها در طی دو دهه اخیر به این موضوع توجه کرده اند. هم چنین در حالی که در انگلیس اسناد ملی گوناگونی در طی شش دهه گذشته در خصوص تربیت افراد خلاق منتشر شده است ، فنلاندی ها بیشتر اهل عمل و انجام برنامه های خلاقیت بوده اند. دیگر یافته پژوهش نشان می دهد که نظام آموزش ابتدایی انگلیس متاثر از مولفه هایی همچون موضوع محوری ، معلم محوری و امتحان محوری می باشد و لذا موفقیت چندانی در تربیت خلاقانه نداشته است ، در حالی که فنلاندی ها مدرسه محوری و کودک محوری را مبنای این آموزش ها قرار داده اند. با توجه به یافته های پژوهش و واقعیت های اجتماعی ایران به نظر می رسد که برنامه ریزان درسی برای آموزش خلاقیت باید بیشتر به تجارب فنلاندی ها توجه کنند
خلاقیت,آموزش خلاقانه,برنامه درسی,موضوع محوری,مدرسه محوری
https://journal.cesir.ir/article_146308.html
https://journal.cesir.ir/article_146308_efdb60966d035a4f0d912110ceb0be6f.pdf
انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
05
01
ارزیابی تطبیقی دورههای کارشناسی مترجمی در ایران، انگلستان و ترکیه بر اساس مدل سیپ
1831
1849
EN
سعید
رنجبر
استادیار، گروه زبان انگلیسی، دانشکده علوم انسانی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائم شهر، ایران
saeed.ranjbar43@gmail.com
رامین
راحمی
استادیار، گروه زبان انگلیسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران
rahimy49@yahoo.com
داود
مشهدی حیدر
0000-0002-1884-7897
استادیار، گروه زبان انگلیسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران
davoodm_tarbiatmodares@yahoo.com
10.22034/ijce.2022.266842.1272
اطلاعات بسیاری از کیفیت دروس ترجمه تخصصی که در گروه زبان انگلیسی در دانشگاههای ایران ارئه میشود در دسترس نیست و آگاهی ما از کارایی برنامهدرسی جدید دورهی کارشناسی ترجمه زبان انگلیسی - که از سال 1394 به اجرا درآمده است - نیز از آن هم کمتر می باشد . از بین روشهای گوناگونی که برای ارزیابی برنامه های آموزشی وجود دارد، پژوهشگران حاضر از منظری تطبیقی به بررسی برنامهدرسی رشته مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته و آن را با برنامهدرسی سه دانشگاه جانکایا ترکیه، و دانشگاه های لیسستر و نیوکاسل انگلیس مقایسه کردند. برای پرهیز از جانبداری هم چنین پژوهشگران این ارزیابی را با بهره گیری از الگوی سیپ - به دلیل جامعیت و وجه عملی این مدل - انجام دادند . دادههای کیفی مشتمل بر اسناد رسمی منتشر شده از سوی دانشگاههای منتخب و روش تحلیل آنها، تحلیل محتوا بود . یافته ها نشان دادند : (1) برعکس سه دانشگاه منتخب، برنامهدرسی دانشگاه آزاد اسلامی از تعادل چندانی بین ترجمه شفاهی و کتبی پیروی نمی کند؛ (2) برنامهدرسی دوره کارشناسی در دانشگاه های خارجی به نیازها و علائق دانشجویان و بهویژه به واحدهای عملی ترجمه - شفاهی و کتبی - بیشتر از دروس نظری بها داده و به انطباق دروس با نیاز بازار کسبوکار توجه دارند؛ (3) دانشگاههای منتخب - بهویژه دانشگاه های بریتانیایی -، میکوشند تا فرصت کسب تجارب واقعی خارج از دانشگاه را برای دانشجویان فراهم آورند. یافتههای پژوهش مبین آن است که باید تغییراتی اساسی در برنامه جاری تربیت مترجم در دانشگاههای ایران - برای سازگاری بیشتر با آینده شغلی دانشجویان - صورت پذیرد.
الگوی سیپ,دوره کارشناسی,فارغالتحصیلان,دروس ترجمه تخصصی
https://journal.cesir.ir/article_146304.html
https://journal.cesir.ir/article_146304_a3856ea12fbe34bfa0e91b14ba86e873.pdf
انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
05
01
بررسی تطبیقی سند 2030 یونسکو با سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایران
1850
1870
EN
محمد حسین
فرخی نیا
دانشجوی دکترا، گروه علوم تربیتی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
rafeizadeleila@gmail.com
سیده عصمت
رسولی
استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
esmatrasoli@yahoo.com
لادن
سلیمی
استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
s.ladan@yahoo.com
10.22034/ijce.2022.252024.1228
استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران بر روند پذیرش اسناد بین المللی در حوزه آموزش اثر گذاشته است. هدف تحقیق حاضر بررسی تطبیقی سند2030یونسکو با سندتحول بنیادین آموزش و پرورش ایران از منظر شباهت ها و تفاوت ها است. روش تحقیق ، تطبیقی کیفی ، روش جمع آوری داده ها ، استنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل محتوی تفاهم می باشد. نخستین یافته تحقیق آشکار ساخت تفاوت های دو سند بسیار بیشتر از شباهت بین آنها است ،به نحوی که از بین 17 مولفه ، در 14 مولفه اختلاف نظر بین طراحان دو سند وجود دارد. یافته دیگر نشانگر تفاوت های بنیانی بین ایدئولوژی و فلسفه تربیتی حاکم بر دو سند در حوزه هایی همچون گستره تربیت ، ارزش ها ، و رویکرد تحقق اهداف تربیتی است. هم چنین در سند 2030 ، برابری جنسی در هر دو بعد کمی و کیفی آن مورد تاکید قرار گرفته در حالی که طراحان سند تحول اعتقادی به برابری زن و مرد در بعد کیفی آموزش ندارند. دیگر یافته تحقیق نشانگر آن است که سند تحول با ارج گذاری به نقش هایی همچون همسر و مادر و تعیین نوع پوشش برای زنان ، کلیشه های جنسیتی را که مورد قبول سند 2030 نمی باشد ، ترویج می نماید. علاوه بر این، سند 2030 با به رسمیت شناسی انواع رابطه جنسی و پذیرش دگرباشان ، بنحو علنی با بنیان های ایدئولوژیک سند تحول به مخالفت بر می خیزد. این یافته ها نشان می دهند که اختلاف بین ایدئولوژی ها در تدوین و تصویب اسناد ملی و بین المللی می تواند سیاست گزاران و برنامه ریزان نظام آموزشی را با چالش های عملی روبرو سازند.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش,سند2030یونسکو,فلسفه تربیت,آموزش جنسی,اسناد بین المللی
https://journal.cesir.ir/article_146300.html
https://journal.cesir.ir/article_146300_a108f20569f81d5d2c0f5996a0c94db8.pdf
انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
05
01
مطالعه تطبیقی برنامهدرسی ریاضی در دوره ابتدایی ایران و سنگاپور
1871
1897
EN
ناهید
مهرجو
دانشجوی دکترا، گروه علوم تربیتی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
nahidmehrjoo@yahoo.com
محمد
نوریان
دانشیار، گروه علوم تربیتی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mnourian2001@yahoo.com
داریوش
نوروزی
دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
drdnoroozi@gmail.com
محمود
عبایی کوپائی
استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
m_abaee44@yahoo.com
10.22034/ijce.2022.273973.1288
یادگیری ریاضیات فرصتهای مناسبی ایجاد میکند تا دانشآموزان شایستگیهای کلیدی برای زندگی در قرن بیستویکم را در خود رشد دهند. برنامه ریزان درسی نیاز به تلاشهای جدیتری برای بروزرسانی آموزش ریاضیات از نظر محتوی و تکنیک ارائه دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی عناصر برنامهدرسی ریاضی دوره ابتدایی در ایران و سنگاپور در چهار مؤلفه اهداف، محتوا، روشهای تدریس و شیوههای ارزشیابی بود. روش پژوهش تطبیقی کیفی - با بهرهگیری از رویکرد چهار مرحلهای بردی - و استراتژی انتخاب نمونه پژوهش "نظام های اجتماعی متفاوت، برون دادهای آموزشی متفاوت" است. دادهها، با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود در پایگاههای رسمی دولتی و کتب و نشریات مرتبط با موضوع تحقیق در بازدهزمانی 2021-2000 جمعآوری شده و براساس روش توافق / اختلاف جان استوارت میل تحلیل گردیدند. یافتهها نشان داد کشورهای منتخب به پرورش مهارتهای تفکر و فعالیتهای خلاقانه در اهداف تأکید دارند و هم چنین محتوای کتاب های ریاضی بر مبنای اهداف آموزشی تعیین شده اند. مهمترین تفاوت بین دو کشور ، در هدف حمایت از روش " حلمسئله " برای ایجاد انسجام بین محتوا و مهارتها در سنگاپور است. همچنین در مقایسه با ایران ، نظام آموزشی سنگاپور به تفاوت-های فردی دانشآموزان در محتوا و توسعهی فراشناخت در راهبردهای یادگیری توجه بیشتری کرده است. علاوه بر این در نظام آموزشی ایران، ارزشیابی تأکید کمتری بر کیفیت یادگیری دانشآموزان دارد. با توجه به یافتهها و به منظور ارتقای کیفیت آموزش ریاضیات، به برنامه ریزان درسی ایران توصیه میشود محتوی و شیوههای نوین آموزش ریاضی را مدنظر قرار دهند.
محتوا,برنامه تحصیلی,هدف,ریاضیات,آموزش ابتدایی
https://journal.cesir.ir/article_146305.html
https://journal.cesir.ir/article_146305_dbb992c93d7608d6389a58ac51efdfc6.pdf
انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
05
01
رویکردهای آموزش پیش دبستانی: یک مطالعه تطبیقی
1898
1928
EN
پروین
صولتی اصل
0000-0003-3209-9351
دانشجوی دکترا، گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
solati@acecr.ac.ir
علی
حسینی خواه
0000-0002-3615-607X
استادیار، گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
h.ali@khu.ac.ir
مرجان
کیان
0000-0002-3920-5447
دانشیار، گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
kian@khu.ac.ir
10.22034/ijce.2022.301204.1339
هدف پژوهش حاضر ، مطالعه تطبیقی رویکردهای آموزش دوره پیشدبستانی است. در این پژوهش ، مولفههای اصلی آموزش پیش دبستانی همچون اهداف، محتوی، روش تدریس، فضای آموزشی و ارزشیابی در رویکردهای رومانتیک، انسانگرا، مونتهسوری، والدورف و رجیوامیلیا مورد بررسی و تطبیق قرارگرفتهاند. روش گردآوری دادهها، اسنادی و روش تحلیل و ارائه نتایح رویکرد چهار مرحلهای بردی می باشد. در بعد اهداف آموزشی دوره پیش دبستانی ، همه رویکردها به غنیسازی تصورات کودک از طریق حواس تاکید میورزند. در بعد فعالیتها ، کلیه رویکردها بر فرآیند یادگیری بر اساس اهداف از پیش تعیینشده توجه ویژه دارند اگرچه رویکرد های مونتهسوری و رجیو امیلیا بیشتر فعالیتهای آموزشی را به شیوه مسئلهمحور طراحی میکنند. دیگر یافته پژوهش آشکار ساخت سه رویکرد مونتهسوری، رجیو امیلیا و والدورف به شیوه "پرسش و پاسخ " و عدم انتقال مستقیم مطالب به کودک تاکید می ورزند. هم چنین ، رویکرد های رجیو امیلیا و والدورف، یادگیری را اساس تعامل کودک و مربی قرار داده و تدریس را همچون فرایند کمک به کودکان برای یادگیری ، پژوهش و جستجوگری تلقی می نمایند. در بعد فضا ، همه رویکرد ها تعامل انسان با محیط را از طریق حواس مبنای آموزش خود قرار دادهاند. در بعد ارزشیابی، - به جز رویکرد مونتهسوری که در آن به میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده توجه میشود - سایر رویکردها به استانداردسازی ارزشیابی تاکید چندانی ندارند.. با توجه به یافته ها ، پیشنهاد میشود برنامهریزان درسی ایران برای تدوین یک الگوی مناسب و جامع برای آموزش پیش دبستانی بکوشند.
اوایل کودکی,رویکرد مونته سوری,آموزش پیش دبستانی,رویکرد رجیو امیلیا,رویکرد والدورف
https://journal.cesir.ir/article_149803.html
https://journal.cesir.ir/article_149803_ce96eca4089d9ce58702f4228e952461.pdf
انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
05
01
مقایسه ادراک معلمان از اصول کلیدی آموزش زبان ارتباطی در کتاب های درسی انگلیسی دوره متوسطه دوم افغانستان، ایران و عراق
1929
1947
EN
عاطفه
مهدی زاده
0000-0001-7966-6443
دانشجوی دکترا، گروه زبان انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
atefehmahdizadeh1361t@gmail.com
مجتبی
مقصودی
دانشیار، گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
maghsudim@yahoo.com
بهدخت
مال امیری
استادیار ، گروه زبان انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
bmamiri@gmail.com
10.22034/ijce.2022.315742.1364
رویکرد ارتباطی برای آموزش زبان انگلیسی - به عنوان یک زبان خارجی - ممکن است مبین این دیدگاه نظری باشد که شعار " زبان مبنای ارتباط " را مطرح کرده است. بر اساس این دیدگاه، از دهه 1980 میلادی تغییرات عمده ای در آموزش زبان انگلیسی ایجاد شد که هدف اصلی آن جایگزینی شایستگی ارتباطی بجای شایستگی زبانی بود. بر این اساس، حجم وسیعی از کتابهای درسی در چند دهه اخیر منتشر گردید ه اند که به طور فزایندهای مولفان آنها ادعا می کنند بر بنیان اصول آموزش زبان ارتباطی این آثار را تدوین وتهیه کرده اند. مولفان کتاب های درسی دوره متوسطه دوم ایران نیز ظاهراً این دیدگاه را اتخاذ کرده اند. هدف پژوهش حاضر ، مقایسه ادراک معلمان زبان خارجی از اصول کلیدی آموزش زبان ارتباطی در کتاب های درسی انگلیسی دوره متوسطه دوم سه کشور افغانستان ، ایران و عراق است . روش پژوهش ، تطبیقی آمیخته ( کیفی- کمی) ، جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره متوسطه دوم و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود. یافته ها نشان داد که غنای محتوئی کتاب انگلیسی عراق بیشتر و افغانستان کمتر است. علاوه بر این، نسخه عراقی - در مقایسه با کتب انگلیسی ایران و افغانستان - بیشتر شامل فعالیتهایی همچون توضیحات، نگارش و مثالها می باشد و صرفا بر اساس نقش معلم تهیه و تدوین نشده است . بدین نحو، کتاب انگلیسی برای عراق از نظر رفع نیازهای دانش آموزان از غنای محتوئی بیشتری برخوردار است و کتب ایران و افغانستان در رتبه های بعدی قرار می گیرند. هم چنین، کتاب های انگلیسی برای عراق و ایران از نظر امکان جایگزینی کل زمان کلاس با فعالیتهای فراگیران در گروه های کوچک بهطور قابل توجهی مشابه هستند، در حالی که انگلیسی برای افغانستان چنین فرصتی را برای دانش آموزان فراهم نمی سازد. تحلیل محتوی دادههای کیفی نشان داد که کتابهای درسی در هر سه کشور منتخب برخلاف آنچه مولفان آن ادعا می کنند هنوز میراث رفتارگرایانهای را به ارث میبرند که در محتوای فرمولبندی آنها منعکس شده است و از نظر انطباق و شخصیسازی و همچنین معناداری همچنان آثار ناباروری هستند. با این وجود و با توجه به یافته ها، به برنامه ریزان درسی افغانستان و ایران پیشنهاد می شود که نسخه عراقی - به عنوان یک نمونه نسبتا موفق از یک کتاب درسی دوره متوسطه منطبق با شرائط بومی -برای بازنگری های بعدی کتاب های انگلیسی مدنظر قرار گیرد.
زبان ارتباطی,زبان انگلیسی,زبان خارجی,زبان دوم,تدریس,کتاب های درسی
https://journal.cesir.ir/article_146312.html
https://journal.cesir.ir/article_146312_b9bbd31742ca358a41c2598db1add951.pdf
انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایران
فصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی
2588-7270
2676-4989
5
2
2022
06
01
تحلیل و نقد مبانی لیبرالیسم آموزشی و نو لیبرالیسم آموزشی : یک مفهوم پردازی جدید
1948
1966
EN
مولود
سعوه
دانشجوی دکترا ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه شاهد ، تهران ، ایران
moloodsaveh@gmail.com
محمد حسن
میرزا محمدی
دانشیار ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه شاهد ، تهران ، ایران
mir.educated@gmail.com
مهدی
سبحانی نژاد
دانشیار ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه شاهد ، تهران
sobhaninejad@shahed.ac.ir
خسرو
باقری
استاد، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه تهران ، تهران
khbagheri@ut.ac.ir
10.22034/ijce.2022.294620.1366
هدف پژوهش حاضر تحلیل و نقد مبانی لیبرالیسم آموزشی و نولیبرالیسم آموزشی به منظور ارائه یک مفهوم پردازی جدید است. روش پژوهش، کیفی تطبیقی و برای جمع آوری و تحلیل داده ها به ترتیب از روش اسنادی و روش تحلیل مفهومی استفاده گردید. نخستین یافته پژوهش معطوف به نقد لیبرالیسم آموزشی و مشتمل بر مواردی همچون توجه صرف به نخبه پروری ، عدم توجه به نیازها و علایق دانش آموز ،عدم توجه به تربیت افراد کارآفرین ، و توجه اندک به پرورش کسب مهارت برای فراگیران است. دیگر یافته پژوهش معطوف به نقد نولیبرالیسم آموزشی بخاطر فردگرایی انحصارطلبانه، ترجیح اخلاق سرمایه داری و تجاری سازی آموزش می باشد. نو- مفهوم پردازی ( سنتزسازی ) مبانی تربیتی این دو مکتب فلسفی منتج به ارائه مبانی ترکیبی همچون آزادی درونی- بیرونی، خرد انسانی- خرد اقتصادی ، زندگی تعالی – محور/ رفاه- محور ،علوم نظری- عملی ، آموزش دانش محور- حرفه محور ، تربیت ارزش – محور/ زندگی - محور و تعلیم و تربیت همگانی- نخبه گرا گردید
لیبرالیسم آموزشی,نولیبرالیسم آموزشی,مبانی تعلیم و تربیت,نومفهومپردازی(سنتز)
https://journal.cesir.ir/article_149814.html
https://journal.cesir.ir/article_149814_d923c00efd024b756643b8c0f2a7e719.pdf