انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72703220200601تحلیل تطبیقی مدل های کسب وکار به منظور ارائه پیشنهادهایی برای دوره پیش دبستانی ایرانتحلیل تطبیقی مدل های کسب وکار به منظور ارائه پیشنهادهایی برای دوره پیش دبستانی ایران63665410809910.22034/ijce.2020.225955.1125ENزهرا افتخاریدانشجوی دکترا ، گروه مدیریت آموزشی ، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان ( واحد خوراسگان ) ، ایرانمحمدعلی نادیدانشیار ، گروه مدیریت آموزشی ، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان ( خوراسگان ) ، ایرانفریبا کریمیدانشیار ، گروه دیریت آموزشی ، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان ( خوراسگان )، ایرانJournal Article19700101تحول در شیوه های ارائه خدمات به حوزه آموزش نیز تسری یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی مدل های کسب و کار در حوزه خدمات پیش دبستانی از منظر تطبیق مدل های موجود و ارائه پیشنهاداتی برای دست اندرکاران و کنشگران این خدمت در ایران است. روش تحقیق از نوع تطبیقی کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون وتشخیص شباهت ها و تفاوت ها است. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری نظری(اشباع داده ها ) استفاده و ازطریق روش تحلیل مضمون ، مولفه های اصلی الگوهای معروف کسب وکار مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند . یافته های تحقیق نشان داد که اکثر مدل های کسب وکار به مولفه های صنعتی و تجاری شغل توجه داشته و توجه چندانی به مولفه های مناسب برای خدمات آموزشی ندارند. هم چنین یافته تحقیق مبین تشابه مدل های مورد بررسی در مولفه های اصلی مشتری ، سود ، هزینه ، منابع اطلاعاتی و ارزش های پیشنهادی است. علاوه بر این تشابه مدل هااز لحاظ تناسب با مولفه های اصلی در حوزه کسب وکار پیش دبستانی نشانگر برتری مدل پریفتی و همکاران بر دیگر مدل ها است. پیشنهاد اصلی تحقیق حاضر تدارک مدل کسب وکار پیش دبستانی متناسب با شرایط و فضای کسب وکار ایران است . هم چنین پیشنهاد می گردد سرمایه گزاران کسب وکار پیش دبستانی – به عنوان کنشگران اصلی - به طور واضح انتظارات خود را از مدل فرایند کسب وکار مشخص نمایند. تحول در شیوه های ارائه خدمات به حوزه آموزش نیز تسری یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی مدل های کسب و کار در حوزه خدمات پیش دبستانی از منظر تطبیق مدل های موجود و ارائه پیشنهاداتی برای دست اندرکاران و کنشگران این خدمت در ایران است. روش تحقیق از نوع تطبیقی کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون وتشخیص شباهت ها و تفاوت ها است. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری نظری(اشباع داده ها ) استفاده و ازطریق روش تحلیل مضمون ، مولفه های اصلی الگوهای معروف کسب وکار مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند . یافته های تحقیق نشان داد که اکثر مدل های کسب وکار به مولفه های صنعتی و تجاری شغل توجه داشته و توجه چندانی به مولفه های مناسب برای خدمات آموزشی ندارند. هم چنین یافته تحقیق مبین تشابه مدل های مورد بررسی در مولفه های اصلی مشتری ، سود ، هزینه ، منابع اطلاعاتی و ارزش های پیشنهادی است. علاوه بر این تشابه مدل هااز لحاظ تناسب با مولفه های اصلی در حوزه کسب وکار پیش دبستانی نشانگر برتری مدل پریفتی و همکاران بر دیگر مدل ها است. پیشنهاد اصلی تحقیق حاضر تدارک مدل کسب وکار پیش دبستانی متناسب با شرایط و فضای کسب وکار ایران است . هم چنین پیشنهاد می گردد سرمایه گزاران کسب وکار پیش دبستانی – به عنوان کنشگران اصلی - به طور واضح انتظارات خود را از مدل فرایند کسب وکار مشخص نمایند. https://journal.cesir.ir/article_108099_d7b2662a72d6fbb28cf41de47236100d.pdfانجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72703220200601جایگاه و اعتبار استقلال شرط داوری در حقوق ایران و قانون داوری تجاری بین المللی با رویکردی بر داوری آنستیرال در حوزه آموزشجایگاه و اعتبار استقلال شرط داوری در حقوق ایران و قانون داوری تجاری بین المللی با رویکردی بر داوری آنستیرال در حوزه آموزش65567010810010.22034/ijce.2020.229018.1139ENفرزانه درریدانشجوی دکترا، گروه حقوق خصوصی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران ( تهران جنوب )، ایرانجمشید نورشرقاستادیار، گروه حقوق خصوصی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران ( تهران جنوب ) ، ایراناحمد شمساستادیار، گروه حقوق خصوصی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران ( تهران جنوب) ، ایرانJournal Article20200428آموزش هر روز بیش از پیش از کالایی عمومی به کالای خصوصی تغییر وضعیت می دهد. این روند از دولتی سازی آموزش رسمی شروع و سپس به سمت تجاری سازی و خصوصی سازی کامل حرکت می کند. هم چنین فعالیت بخش خصوصی هر دو نظام رسمی و غیر رسمی آموزش را در دو حوزه خدمات آموزشی و تدارکات آموزشی تحت تاثیر خود قرار داده است. پیامد این موضوع، حضور کنش گران مختلف و طبعا بروز اختلافات احتمالی بین آنان است. از آنجایی که حیطه جغرافیائی تجاری سازی آموزش محدود به مرزهای ملی یک کشور نیست ، هدف مقاله حاضر بررسی جایگاه و اعتبار استقلال شرط داوری در حقوق ایران و قانون داوری تجاری بین المللی با رویکردی بر داوری آنستیرال است.روش تحقیق حاضر ، تطبیقی با رویکرد مطالعه اسنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل مجدد است. یافته های تحقیق مبین خلاء قانونی در حوزه تجارت آموزش در هر دو سطح ملی و بین المللی برای کنشگران ایرانی است.هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که بین حقوق ایران و قانون داوری آنستیرال در خصوص جایگاه و اعتبار استقلال شرط داوری تشابه وجود دارد. علاوه بر این ، فقدان تعریف روشن از مفاهیم "فعالیت تجاری" و " تابعیت" دو تفاوت عمده بین قانون ایران و قانون آنستیرال در حوزه شرط داوری است. با توجه به یافته های تحقیق ، به قانون گزاران و سیاست گزاران آموزشی ایران تصویب قانونی مجزا برای تجارت آموزش پیشنهاد می گردد. آموزش هر روز بیش از پیش از کالایی عمومی به کالای خصوصی تغییر وضعیت می دهد. این روند از دولتی سازی آموزش رسمی شروع و سپس به سمت تجاری سازی و خصوصی سازی کامل حرکت می کند. هم چنین فعالیت بخش خصوصی هر دو نظام رسمی و غیر رسمی آموزش را در دو حوزه خدمات آموزشی و تدارکات آموزشی تحت تاثیر خود قرار داده است. پیامد این موضوع، حضور کنش گران مختلف و طبعا بروز اختلافات احتمالی بین آنان است. از آنجایی که حیطه جغرافیائی تجاری سازی آموزش محدود به مرزهای ملی یک کشور نیست ، هدف مقاله حاضر بررسی جایگاه و اعتبار استقلال شرط داوری در حقوق ایران و قانون داوری تجاری بین المللی با رویکردی بر داوری آنستیرال است.روش تحقیق حاضر ، تطبیقی با رویکرد مطالعه اسنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل مجدد است. یافته های تحقیق مبین خلاء قانونی در حوزه تجارت آموزش در هر دو سطح ملی و بین المللی برای کنشگران ایرانی است.هم چنین یافته های تحقیق نشان داد که بین حقوق ایران و قانون داوری آنستیرال در خصوص جایگاه و اعتبار استقلال شرط داوری تشابه وجود دارد. علاوه بر این ، فقدان تعریف روشن از مفاهیم "فعالیت تجاری" و " تابعیت" دو تفاوت عمده بین قانون ایران و قانون آنستیرال در حوزه شرط داوری است. با توجه به یافته های تحقیق ، به قانون گزاران و سیاست گزاران آموزشی ایران تصویب قانونی مجزا برای تجارت آموزش پیشنهاد می گردد. https://journal.cesir.ir/article_108100_904c478fec6dd0b7bef0669943b2e911.pdfانجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72703220200601بررسی معیارهای قیمت گذاری تولیدکنندگان اطلاعات در مراکز علمی پژوهشی ایرانبررسی معیارهای قیمت گذاری تولیدکنندگان اطلاعات در مراکز علمی پژوهشی ایران67168010810110.22034/ijce.2020.228151.1135ENعلی حسین پناهدانشجوی دکتری کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان ، ایرانسید علی اکبر فامیل روحانیاستادیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایرانمهدی علیپور حافظیاستادیار گروه علم اطلاعات ودانش شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران ، ایرانJournal Article20200422ظهور اقتصاد دانش ، تنوع در خدمات فکری را افزایش و مراکز علمی پژوهشی را با فرصت های جدیدی در حوزه کسب وکار روبرو ساخته است. هدف مقاله حاضر بررسی معیارهای قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی توسط مراکز علمی و پژوهشی ایران است. روش تحقیق ، پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان قیمت گذاری این مراکز در شهر تهران می گردید. برای انتخاب نمونه تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برای جمع آوری داده ها ، علاوه بر بررسی کتب ، نشریات و پایگاه های اینترنتی ، پرسش نامه محقق ساخته در اختیار نمونه تحقیق قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی نشان داد که تولید کنندگان اطلاعات در مراکز علمی و پژوهشی ایران بیشتر از مولفه های ساختاربازار و رقابت، هزینه، عوامل فرهنگی و عوامل زمانی به عنوان معیار قیمت گذاری اطلاعات استفاده می نمایند. همچنین تولید کنندگان اطلاعات در اهداف قیمت گذاری، بیشتر به متغیرهایی همچون هزینه محور، رقابت محور، تحقیقات بازار یابی و پیشبرد فروش توجه دارند.ظهور اقتصاد دانش ، تنوع در خدمات فکری را افزایش و مراکز علمی پژوهشی را با فرصت های جدیدی در حوزه کسب وکار روبرو ساخته است. هدف مقاله حاضر بررسی معیارهای قیمت گذاری کالاهای اطلاعاتی توسط مراکز علمی و پژوهشی ایران است. روش تحقیق ، پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان قیمت گذاری این مراکز در شهر تهران می گردید. برای انتخاب نمونه تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برای جمع آوری داده ها ، علاوه بر بررسی کتب ، نشریات و پایگاه های اینترنتی ، پرسش نامه محقق ساخته در اختیار نمونه تحقیق قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی نشان داد که تولید کنندگان اطلاعات در مراکز علمی و پژوهشی ایران بیشتر از مولفه های ساختاربازار و رقابت، هزینه، عوامل فرهنگی و عوامل زمانی به عنوان معیار قیمت گذاری اطلاعات استفاده می نمایند. همچنین تولید کنندگان اطلاعات در اهداف قیمت گذاری، بیشتر به متغیرهایی همچون هزینه محور، رقابت محور، تحقیقات بازار یابی و پیشبرد فروش توجه دارند.https://journal.cesir.ir/article_108101_b0e413ad6c0a87d227aac4a07a4ca298.pdfانجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72703220200601بررسی تطبیقی الگوی خطی و سبکهای نگارشی قیاسی، استقراء و استقراء ناقص در نظامهای آموزشی ایران و انگلستانبررسی تطبیقی الگوی خطی و سبکهای نگارشی قیاسی، استقراء و استقراء ناقص در نظامهای آموزشی ایران و انگلستان68170310810210.22034/ijce.2020.229255.1141ENمحمود رضا مرادیاناستادیار ، گروه زبان انگلیسی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه لرستان ، خرم آباد ، ایراناعظم ناصرپوردانشجوی دکترا ، گروه آموزش زبان انگلیسی ، دانشگاه بین المللی امام خمینی ، قزوین ، ایرانشهراد حقیقیکانون زبان شیرازJournal Article20200430هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی خطی و سبک های نگارشی قیاس، استقراء و استقراء ناقص در نظام آموزشی ایران و انگلستان ازطریق روش همبستگی است. برای این منظور، دویست مقاله انگلیسی و فارسی که توسط دانش آموزانی از ایران و انگلستان به عنوان بخش نگارش آزمون آیلتس نگاشته شده بود ، مورد مطالعه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها ، در گام نخست ، چهار استاد آموزش زبان انگلیسی مقالات را به دقت مطالعه نمودند تا جمله موضوعی و سبک نگارشی هر مقاله را مشخص سازند. در مرحله دوم پس از تعیین تعداد جملات موضوعی و سبک نگارشی مقالات، از تکنیک آماری خی دو برای تحلیل داده های تحقیق استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که زبان فارسی چندموضوعی است در حالی که زبان انگلیسی از سبک نگارشی تک موضوعی پیروی میکند. همچنین، بین نظام آموزشی ایران و انگلستان از نظر سبک های نگارشی قیاسی تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی تفاوت این دو نظام آموزشی را می توان در سبک های نگارشی استقراء و استقراء ناقص مشاهده کرد، به نحوی که انگلیسی زبانان ترجیح می دهند از سبک های نگارشی قیاسی و استقرایی استفاده کنند در حالی که فارسی زبانان ترجیح می دهند سبک های قیاسی و استقراء ناقص را برگزینند . این تفاوت ها مبین وجود دو نوع نظام آموزشی و فرهنگی متفاوت در مهارت نوشتاری است. پیشنهاد می گردد مولفین کتب درسی و هم چنین معلمان حین تدریس مهارت نوشتاری این تفاوت ها را مدنظر قرار دهند.هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی خطی و سبک های نگارشی قیاس، استقراء و استقراء ناقص در نظام آموزشی ایران و انگلستان ازطریق روش همبستگی است. برای این منظور، دویست مقاله انگلیسی و فارسی که توسط دانش آموزانی از ایران و انگلستان به عنوان بخش نگارش آزمون آیلتس نگاشته شده بود ، مورد مطالعه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها ، در گام نخست ، چهار استاد آموزش زبان انگلیسی مقالات را به دقت مطالعه نمودند تا جمله موضوعی و سبک نگارشی هر مقاله را مشخص سازند. در مرحله دوم پس از تعیین تعداد جملات موضوعی و سبک نگارشی مقالات، از تکنیک آماری خی دو برای تحلیل داده های تحقیق استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که زبان فارسی چندموضوعی است در حالی که زبان انگلیسی از سبک نگارشی تک موضوعی پیروی میکند. همچنین، بین نظام آموزشی ایران و انگلستان از نظر سبک های نگارشی قیاسی تفاوت معنی داری وجود ندارد، ولی تفاوت این دو نظام آموزشی را می توان در سبک های نگارشی استقراء و استقراء ناقص مشاهده کرد، به نحوی که انگلیسی زبانان ترجیح می دهند از سبک های نگارشی قیاسی و استقرایی استفاده کنند در حالی که فارسی زبانان ترجیح می دهند سبک های قیاسی و استقراء ناقص را برگزینند . این تفاوت ها مبین وجود دو نوع نظام آموزشی و فرهنگی متفاوت در مهارت نوشتاری است. پیشنهاد می گردد مولفین کتب درسی و هم چنین معلمان حین تدریس مهارت نوشتاری این تفاوت ها را مدنظر قرار دهند.https://journal.cesir.ir/article_108102_1451eb6c78c472cf934a5245370a47c9.pdfانجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72703220200601مطالعه تطبیقی شایستگیهای اشتغالپذیری دوره کارشناسی علوم تربیتی در ایران و سوریهمطالعه تطبیقی شایستگیهای اشتغالپذیری دوره کارشناسی علوم تربیتی در ایران و سوریه70472310810310.22034/ijce.2020.212361.1080ENممدوح سلامهدانشجو دکتری، گروه مطالعات برنامه درسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهدمرتضی کرمیگروه مطالعات برنامه درسی و آموزش، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد0000000271619500بهروز مهرامدانشیار ، گروه مطالعات برنامه درسی و آموزش، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه فردوسی مشهد000000032072595Xمقصود امین خندقیدانشیار، گروه مطالعات برنامه درسی و آموزش ، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20191218هدف تحقیق حاضر بررسی شایستگیهای اشتغال پذیری رشته علوم تربیتی در ایران و سوریه با استفاده از روش تحقیق تطبیقی آمیخته است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی رشته علوم تربیتی در دو دانشگاه فردوسی مشهد و طرطوس سوریه و روش نمونه گیری هدفمند بود. در بخش کیفی تحقیق ، داده های مرتبط با شایستگی ها از طریق مطالعه اسنادی و مصاحبه نیم ساختار یافته گردآوری شد. در بخش کمی به منظور اعتباریابی شایستگی ها از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های بخش کیفی از طریق کدگذاری باز و محوری و بخش کمی به کمک آزمون مقایسه میانگین(t تک گروهی) صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد شایستگی های اشتغال پذیری برای فارغ التحصیلان دوره کارشناسی علوم تربیتی در دانشگاه های منتخب به دو ﺑﺨﺶ شایستگی های ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﺗﺨﺼﺼﯽ تقسیم می شوند. شایستگی های عمومی شامل 4 گروه مهارت های فکری، بین فردی (ارتباطی)، رهبری و فردی؛ و شایستگی های تخصصی دربردارنده 5 مقوله ارزشیابی آموزشی، مهارت های روانشناسی، مهارت های فناوری، برنامه درسی و دانش تخصصی بود. یافته ها نشان داد که بین دو دانشگاه در مولفه مهارت فکری شایستگی های عمومی شباهت وجود دارد. همچنین یافته ها موید آن است که در بعد شایستگی تخصصی دو دانشگاه در مولفه های مهارت ارزشیابی آموزشی و فناوری با هم مشابه هستند ولی بین مولفه های مهارت های روانشناسی، برنامه درسی و دانش تخصصصی با یکدیگر تفاوت دارند.هدف تحقیق حاضر بررسی شایستگیهای اشتغال پذیری رشته علوم تربیتی در ایران و سوریه با استفاده از روش تحقیق تطبیقی آمیخته است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی رشته علوم تربیتی در دو دانشگاه فردوسی مشهد و طرطوس سوریه و روش نمونه گیری هدفمند بود. در بخش کیفی تحقیق ، داده های مرتبط با شایستگی ها از طریق مطالعه اسنادی و مصاحبه نیم ساختار یافته گردآوری شد. در بخش کمی به منظور اعتباریابی شایستگی ها از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های بخش کیفی از طریق کدگذاری باز و محوری و بخش کمی به کمک آزمون مقایسه میانگین(t تک گروهی) صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد شایستگی های اشتغال پذیری برای فارغ التحصیلان دوره کارشناسی علوم تربیتی در دانشگاه های منتخب به دو ﺑﺨﺶ شایستگی های ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﺗﺨﺼﺼﯽ تقسیم می شوند. شایستگی های عمومی شامل 4 گروه مهارت های فکری، بین فردی (ارتباطی)، رهبری و فردی؛ و شایستگی های تخصصی دربردارنده 5 مقوله ارزشیابی آموزشی، مهارت های روانشناسی، مهارت های فناوری، برنامه درسی و دانش تخصصی بود. یافته ها نشان داد که بین دو دانشگاه در مولفه مهارت فکری شایستگی های عمومی شباهت وجود دارد. همچنین یافته ها موید آن است که در بعد شایستگی تخصصی دو دانشگاه در مولفه های مهارت ارزشیابی آموزشی و فناوری با هم مشابه هستند ولی بین مولفه های مهارت های روانشناسی، برنامه درسی و دانش تخصصصی با یکدیگر تفاوت دارند.https://journal.cesir.ir/article_108103_73c3359061acd7ff1c270a483a513a32.pdfانجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72703220200601بررسی تطبیقی آموزشی قوانین در دعاوی اقلیت های دینی در حقوق ایران و لبنانبررسی تطبیقی آموزشی قوانین در دعاوی اقلیت های دینی در حقوق ایران و لبنان72473610810410.22034/ijce.2020.225659.1121ENعبدالسعید خرسند بدیعیدانشجوی دکتری حقوق خصوصی د انشگاه علامه طباطبایی تهرانفرهاد پرویندانشیار حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی تهرانJournal Article20200405آزادی اقلیت های دینی به یکی از مسائل مهم در سیاستِ جهانی تبدیل شده است. ایران و لبنان، از جمله کشورهایی هستند که از تعدد اقلیت های دینی برخوردار هستند. هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی آموزشی قوانین در دعاوی اقلیت های دینی نظام حقوقی ایران و لبنان است. روش تحقیق ، تطبیقی از نوع کیفی ، روش جمع آوری داده ها اسنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل محتوی با رویکرد تحلیل مضمون است. یافته های تحقیق نشان داد که عمده ترین مباحث مرتبط با آموزش حقوق اقلیت ها در هر دو کشور ، تعریف و انواع اقلیت های دینی ، مبانی حاکم بر حقوق اقلیت ها ، موافقین و مخالفین تشکیل مراجع اختصاصی اقلیتهای دینی ، تشکیلات، شرایط و آئین دادرسی و اشکال دعاوی است. هم چنین نتایج تحقیق نشانگر این است که میزان تفاوت دو کشور در ابعاد متفاوت حقوق اقلیت ها بیش از شباهت آنها با یکدیگر است. با توجه به یافته ها پیشنهاد می گردد ساختار برنامه دوره های آموزش حقوق اقلیت ها در ایران با تحولات نوین جامعه جهانی متناسب گردد. آزادی اقلیت های دینی به یکی از مسائل مهم در سیاستِ جهانی تبدیل شده است. ایران و لبنان، از جمله کشورهایی هستند که از تعدد اقلیت های دینی برخوردار هستند. هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی آموزشی قوانین در دعاوی اقلیت های دینی نظام حقوقی ایران و لبنان است. روش تحقیق ، تطبیقی از نوع کیفی ، روش جمع آوری داده ها اسنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل محتوی با رویکرد تحلیل مضمون است. یافته های تحقیق نشان داد که عمده ترین مباحث مرتبط با آموزش حقوق اقلیت ها در هر دو کشور ، تعریف و انواع اقلیت های دینی ، مبانی حاکم بر حقوق اقلیت ها ، موافقین و مخالفین تشکیل مراجع اختصاصی اقلیتهای دینی ، تشکیلات، شرایط و آئین دادرسی و اشکال دعاوی است. هم چنین نتایج تحقیق نشانگر این است که میزان تفاوت دو کشور در ابعاد متفاوت حقوق اقلیت ها بیش از شباهت آنها با یکدیگر است. با توجه به یافته ها پیشنهاد می گردد ساختار برنامه دوره های آموزش حقوق اقلیت ها در ایران با تحولات نوین جامعه جهانی متناسب گردد. https://journal.cesir.ir/article_108104_a5e417ba311247321e130f846f5ee1e8.pdf