انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201محدودیتهای یادگیری مشارکتی در کلاسهای درس دانشگاه: مطالعه کیفی در ایران و استرالیامحدودیتهای یادگیری مشارکتی در کلاسهای درس دانشگاه: مطالعه کیفی در ایران و استرالیا95897212718510.22034/ijce.2020.254377.1234ENمحمدرضا کرامتیدانشیار گروه علوم تربیتی ، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران0000-0001-7934-5471رابین گیلیس بریزبناستاد دانشکده علوم تربیتی ، دانشگاه کوینزلند، استرالیا0000-0002-9522-5258Journal Article20210227اگرچه شناسایی محدودیتهای یادگیری مشارکتی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت اجرای آن داشته باشد، مطالعات اندکی در این خصوص در بین فرهنگهای مختلف انجام شده است. مطالعه حاضر گامی کوچک برای رفع این شکاف پژوهشی است. ده کلاس در رشته علوم تربیتی در دانشگاه تهران و دانشگاه کوئینزلند استرالیا مورد مشاهده قرار گرفت. این کلاسها به شیوه هدفمند انتخاب شدند. هم چنین از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافته های تحقیق شباهتهایی را در هر دو کشور آشکار ساخت ، مواردی همچون عدم آشنایی دانشجویان و اعضای هیئت علمی با یادگیری مشارکتی، محدودیت زمانی، نمرهگذاری، فرهنگ رقابتی و عادتهای قبلی دانشجویان. یافته ها نشان داد برخی محدودیتها مختص ایران است، برای مثال محدودیت های جنسیتی، انگیزه پایین دانشجویان ، فرصت نابرابر ، طرح بحثهای غیر مرتبط در گروه ها، سو ء استفاده از آزادی کلاس، بینظمی و سر و صدا، انعطافناپذیری برنامه درسی، صندلیهای غیرمتحرک، فضای آموزشی ناکافی و ناآشنایی مدیران دانشگاه با یادگیری مشارکتی. پژوهشگران سه محدودیت عمده در استرالیا را نیز شناسایی کردند: تفاوت فرهنگی دانشجویان بینالمللی، مشکل زبان برای دانشجویان غیراسترالیایی و تأکید زیاد اعضای هیئت علمی بر محتوا. ما فکر می کنیم محدودیتها در هر دو کشور بر کیفیت اجرای یادگیری مشارکتی اثرگذار است. این یافته می تواند چشمانداز جدیدی را برای تحقیقات آینده شناسایی کند. یافته های این مطالعه در پیشرفت حرفهای اعضا هیئت علمی تأثیر دارد و میتواند آنها را ترغیب کند تا از طریق آشنایی با یادگیری مشارکتی محدودیتها را به فرصتی برای اجرای بهتر این رویکرد مبدل سازند.اگرچه شناسایی محدودیتهای یادگیری مشارکتی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت اجرای آن داشته باشد، مطالعات اندکی در این خصوص در بین فرهنگهای مختلف انجام شده است. مطالعه حاضر گامی کوچک برای رفع این شکاف پژوهشی است. ده کلاس در رشته علوم تربیتی در دانشگاه تهران و دانشگاه کوئینزلند استرالیا مورد مشاهده قرار گرفت. این کلاسها به شیوه هدفمند انتخاب شدند. هم چنین از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافته های تحقیق شباهتهایی را در هر دو کشور آشکار ساخت ، مواردی همچون عدم آشنایی دانشجویان و اعضای هیئت علمی با یادگیری مشارکتی، محدودیت زمانی، نمرهگذاری، فرهنگ رقابتی و عادتهای قبلی دانشجویان. یافته ها نشان داد برخی محدودیتها مختص ایران است، برای مثال محدودیت های جنسیتی، انگیزه پایین دانشجویان ، فرصت نابرابر ، طرح بحثهای غیر مرتبط در گروه ها، سو ء استفاده از آزادی کلاس، بینظمی و سر و صدا، انعطافناپذیری برنامه درسی، صندلیهای غیرمتحرک، فضای آموزشی ناکافی و ناآشنایی مدیران دانشگاه با یادگیری مشارکتی. پژوهشگران سه محدودیت عمده در استرالیا را نیز شناسایی کردند: تفاوت فرهنگی دانشجویان بینالمللی، مشکل زبان برای دانشجویان غیراسترالیایی و تأکید زیاد اعضای هیئت علمی بر محتوا. ما فکر می کنیم محدودیتها در هر دو کشور بر کیفیت اجرای یادگیری مشارکتی اثرگذار است. این یافته می تواند چشمانداز جدیدی را برای تحقیقات آینده شناسایی کند. یافته های این مطالعه در پیشرفت حرفهای اعضا هیئت علمی تأثیر دارد و میتواند آنها را ترغیب کند تا از طریق آشنایی با یادگیری مشارکتی محدودیتها را به فرصتی برای اجرای بهتر این رویکرد مبدل سازند.انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201کوچک سازی دولت و تاثیر آن بر توسعه تربیت شهروندی : تجربه ایرانکوچک سازی دولت و تاثیر آن بر توسعه تربیت شهروندی : تجربه ایران97398512718910.22034/IJCE.2021.236711.1173ENمجتبی رجایی خراسانیدانشجوی دکترای حقوق عمومی ، گروه حقوق ، واحد امارات ، دانشگاه آزاد اسلامی ، دبی ، امارات متحده عربیمحمد جلالیاستادیار ، گروه حقوق عمومی ، دانشگاه شهید بهشتی ، تهرانصابر نیاورانیاستادیار ، گروه حقوق ، واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایرانJournal Article20210227تحقق حقوق شهروندی رابطه ناکسستنی با عملکرد دو نظام سیاسی و آموزشی دارد. اندازه دولت اثر مستقیم وعملکرد نظام آموزشی تاثیر غیرمستقیم بر تحقق حقوق شهروندی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کوچک سازی دولت در حوزه آموزش و تاثیر آن در توسعه تربیت شهروندی با تاکید بر تجربه ایران است . روش تحقیق کیفی ( تحلیل متنی ) ، روش جمع آوری داده ها ، اسنادی و روش تحلیل آنها کیفی جهت دار می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقش دولت در بخش آموزش با توجه به حقوق شهروندی می تواند بر اساس دو رویکرد دخالت حداکثری و حداقلی تنظیم گردد. هم چنین یافته ها نشانگر تصویب قوانین متعارض ولی پشتیبان هر دو رویکرد توسط مجامع قانونگذاری است. بدین ترتیب از یک سو دولت بخاطر نگاه ویژه به آموزش نمی تواند و نمی خواهد از دخالت خود در این بخش بکاهد ؛ و از سوی دیگر خواهان کاهش تصدیگری خود با توجه به اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. پیامد این وضعیت ، غلبه حضور حداکثری دولت در بخش آموزش به نفع حق آموزش و عدم تحقق کوچک سازی به ضرر حقوق شهروندی و تکثر در شیوه تربیت شهروندی است. تحقق حقوق شهروندی رابطه ناکسستنی با عملکرد دو نظام سیاسی و آموزشی دارد. اندازه دولت اثر مستقیم وعملکرد نظام آموزشی تاثیر غیرمستقیم بر تحقق حقوق شهروندی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کوچک سازی دولت در حوزه آموزش و تاثیر آن در توسعه تربیت شهروندی با تاکید بر تجربه ایران است . روش تحقیق کیفی ( تحلیل متنی ) ، روش جمع آوری داده ها ، اسنادی و روش تحلیل آنها کیفی جهت دار می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقش دولت در بخش آموزش با توجه به حقوق شهروندی می تواند بر اساس دو رویکرد دخالت حداکثری و حداقلی تنظیم گردد. هم چنین یافته ها نشانگر تصویب قوانین متعارض ولی پشتیبان هر دو رویکرد توسط مجامع قانونگذاری است. بدین ترتیب از یک سو دولت بخاطر نگاه ویژه به آموزش نمی تواند و نمی خواهد از دخالت خود در این بخش بکاهد ؛ و از سوی دیگر خواهان کاهش تصدیگری خود با توجه به اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. پیامد این وضعیت ، غلبه حضور حداکثری دولت در بخش آموزش به نفع حق آموزش و عدم تحقق کوچک سازی به ضرر حقوق شهروندی و تکثر در شیوه تربیت شهروندی است. انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201فرهنگ به مثابه مشکلی حل نشده در برنامه آموزش زبان انگلیسی در ایران پس از انقلاب: سنجش تطبیقی نگرش معلمان شاغل در مدارس و موسسههای زبانفرهنگ به مثابه مشکلی حل نشده در برنامه آموزش زبان انگلیسی در ایران پس از انقلاب: سنجش تطبیقی نگرش معلمان شاغل در مدارس و موسسههای زبان986100912719010.22034/IJCE.2021.249634.1218ENحسین داوریاستادیار ، گروه انگلیسی ، دانشگاه دامغان ، ایرانابوطالب ایرانمهراستادیار ، گروه زبان انگلیسی دانشگاه صنعتی شاهرود ، ایران0000-0002-7364-7927Journal Article20210227یادگیری زبان انگلیسی عمدتاً با یادگیری فرهنگ آن همراه بوده است، اما در دو دهه اخیر به دلیل طرح برخی رویکردهای انتقادی در حوزه زبانشناسی کاربردی، تاکید بر بهره گیری صرف از فرهنگ زبان مقصد در محتوای کتابهای آموزش زبان انگلیسی با چالش هایی روبرو شده است. از آنجا که محتوای فرهنگی کتابهای آموزش زبان انگلیسی مورد استفاده در مدارس و مؤسسات خصوصی زبان در ایران پس از انقلاب همواره موضوعی چالشبرانگیز در بین برنامه ریزان درسی بوده است، در این پژوهش با استفاده از روش تطبیقی کیفی، نگرش دو گروه معلمان زبان انگلیسی مدارس و مؤسسات خصوصی زبان بررسی شد. بدین منظور، نگرش بیست و پنج معلم شامل سیزده معلم در مدارس و دوازده معلم در موسسات زبان که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند بررسی گردید که تحلیل موضوعی یافتهها نشان داد که اگرچه در نگرش این دو گروه نسبت به مفهوم فرهنگ اختلاف زیادی وجود ندارد، اما به دلیل استیلای جریان غالب آموزش زبان انگلیسی موسوم به رویکرد لیبرالی - که حامی بهره گیری صرف از فرهنگ مقصد و مخالف بهره گیری از فرهنگ مبدا است - و نیز به دلیل ناکامی آموزش زبان در مدارس، مشارکتکنندگان در پژوهش عمدتا حامی بهرهگیری از فرهنگ مقصد به عنوان جزیی جدایی ناپذیر از آموزش زبان هستند. بیتردید این یافتهها میتواند دستاوردهایی آموزشی برای سیاستگذاران آموزش زبان، طراحان برنامه درسی و مولفان کتابهای درسی داشته باشد. <br /><br />یادگیری زبان انگلیسی عمدتاً با یادگیری فرهنگ آن همراه بوده است، اما در دو دهه اخیر به دلیل طرح برخی رویکردهای انتقادی در حوزه زبانشناسی کاربردی، تاکید بر بهره گیری صرف از فرهنگ زبان مقصد در محتوای کتابهای آموزش زبان انگلیسی با چالش هایی روبرو شده است. از آنجا که محتوای فرهنگی کتابهای آموزش زبان انگلیسی مورد استفاده در مدارس و مؤسسات خصوصی زبان در ایران پس از انقلاب همواره موضوعی چالشبرانگیز در بین برنامه ریزان درسی بوده است، در این پژوهش با استفاده از روش تطبیقی کیفی، نگرش دو گروه معلمان زبان انگلیسی مدارس و مؤسسات خصوصی زبان بررسی شد. بدین منظور، نگرش بیست و پنج معلم شامل سیزده معلم در مدارس و دوازده معلم در موسسات زبان که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند بررسی گردید که تحلیل موضوعی یافتهها نشان داد که اگرچه در نگرش این دو گروه نسبت به مفهوم فرهنگ اختلاف زیادی وجود ندارد، اما به دلیل استیلای جریان غالب آموزش زبان انگلیسی موسوم به رویکرد لیبرالی - که حامی بهره گیری صرف از فرهنگ مقصد و مخالف بهره گیری از فرهنگ مبدا است - و نیز به دلیل ناکامی آموزش زبان در مدارس، مشارکتکنندگان در پژوهش عمدتا حامی بهرهگیری از فرهنگ مقصد به عنوان جزیی جدایی ناپذیر از آموزش زبان هستند. بیتردید این یافتهها میتواند دستاوردهایی آموزشی برای سیاستگذاران آموزش زبان، طراحان برنامه درسی و مولفان کتابهای درسی داشته باشد. <br /><br />انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201نگاهی دوباره به نظریه جامعیت تربیت اسلامی با توجه به مفهوم سکوت در منابع فقهی و قانونینگاهی دوباره به نظریه جامعیت تربیت اسلامی با توجه به مفهوم سکوت در منابع فقهی و قانونی1010102312719110.22034/IJCE.2020.236566.1172ENسید نورالدین حیدری منشدانشجوی دکتری ، گروه حقوق جزا و جرم شناسی ، واحد قم ، دانشگاه آزاد اسلامی ، قم ، ایران ،عباس شیخ الاسلامیدانشیار ، گروه حقوق جزا و جرم شناسی ، واحد مشهد ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد ، ایرانمهدی شیدائیاناستادیار ، حقوق جزا و جرم شناسی ، دانشکده حقوق ، پردیس بین المللی قم (دانشگاه تهران) ، قم ، ایرانJournal Article20210227تحولات نیم قرن اخیر دنیا متاثر از فناوری های نوین ، موضوعات و چالش های جدیدی پیش روی نظام های مذهبی و آموزشی قرار داده است. در این وضعیت در ایران ، فقه تربیتی با تعمیم تئوری "جامعیت دین اسلام" به حوزه تعلیم وتربیت به نظریه "جامعیت تربیت اسلامی" تاکید می ورزد. هدف پژوهش حاضر نقد نظریه جامعیت تربیت اسلامی با توجه به مفهوم سکوت در منابع فقهی و قانونی است. در حالی که روش تحقیق حاضر ، تطبیقی کیفی است برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش مفهومی- دینی با رویکرد تربیتی استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد اگرچه نسبت به نظریه سکوت شارع در فقه، اختلافاتی بین فقها به چشم می خورد ولی طرح دیدگاه "پذیرش سکوت شرع به نحو نسبی" توسط بعضی از فقها - که دیدگاهی بینابینی است - می تواند نشانگر نفی نظریه جامعیت تربیت اسلامی باشد. هم چنین یافته ها نشانگر آن است که بحث اصلی فقها عمدتا در خصوص امکان ثبات یا تغییر احکامی است که قبلا وجود داشته اند و کمتر گفت وگویی بین آنان در خصوص موضوعات جدیدی - که برای آن هیچ حکم قبلی وجود ندارد - ، صورت گرفته است. در یک جمع بندی کلی می توان گفت پذیرش جامعیت دین اسلام لزوما به معنای جامعیت " تربیت اسلامی" نیست و نفی این جامعیت از مسئولیت سنگین معتقدان به آن می کاهد.تحولات نیم قرن اخیر دنیا متاثر از فناوری های نوین ، موضوعات و چالش های جدیدی پیش روی نظام های مذهبی و آموزشی قرار داده است. در این وضعیت در ایران ، فقه تربیتی با تعمیم تئوری "جامعیت دین اسلام" به حوزه تعلیم وتربیت به نظریه "جامعیت تربیت اسلامی" تاکید می ورزد. هدف پژوهش حاضر نقد نظریه جامعیت تربیت اسلامی با توجه به مفهوم سکوت در منابع فقهی و قانونی است. در حالی که روش تحقیق حاضر ، تطبیقی کیفی است برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش مفهومی- دینی با رویکرد تربیتی استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد اگرچه نسبت به نظریه سکوت شارع در فقه، اختلافاتی بین فقها به چشم می خورد ولی طرح دیدگاه "پذیرش سکوت شرع به نحو نسبی" توسط بعضی از فقها - که دیدگاهی بینابینی است - می تواند نشانگر نفی نظریه جامعیت تربیت اسلامی باشد. هم چنین یافته ها نشانگر آن است که بحث اصلی فقها عمدتا در خصوص امکان ثبات یا تغییر احکامی است که قبلا وجود داشته اند و کمتر گفت وگویی بین آنان در خصوص موضوعات جدیدی - که برای آن هیچ حکم قبلی وجود ندارد - ، صورت گرفته است. در یک جمع بندی کلی می توان گفت پذیرش جامعیت دین اسلام لزوما به معنای جامعیت " تربیت اسلامی" نیست و نفی این جامعیت از مسئولیت سنگین معتقدان به آن می کاهد.انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201مطالعه تطبیقی برنامه درسی کارورزی تربیت معلم در کشورهای ایران، استرالیا و سنگاپورمطالعه تطبیقی برنامه درسی کارورزی تربیت معلم در کشورهای ایران، استرالیا و سنگاپور1024104612825110.22034/ijce.2020.229481.1153ENاسد حجازیاستادیار ، گروه مدیریت آموزشی ، دانشگاه فرهنگیان ، تهرانابوالفضل بختیاریاستادیار ، گروه مدیریت آموزشی ، دانشگاه فرهنگیان ، تهرانJournal Article20200518هدف تحقیق حاضر ، مطالعه تطبیقی برنامه درس کارورزی در تربیت معلم ایران ، استرالیا و سنگاپور بود. برای این منظور ، از روش جورج اف بردی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشگاه های دارای دوره های کارورزی که ازطریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها ، تحلیل محتوا و روایی و پایایی داده ها به ترتیب از دیدگاه استادان کارورزی ، مربیان برنامه درسی و همکاران پژوهشگران بررسی گردید. هم چنین برنامه های درسی کشورهای منتخب با استفاده از جداول و چک لیست ها استخراج شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از نظر دوره های کارورزی تمام وقت ، شباهت هایی بین سه کشور وجود دارد. تعداد دوره های کارورزی در سنگاپور و ایران مشابه یکدیگر و متفاوت از استرالیا است. همچنین بین نظام تربیت معلم سنگاپور و استرالیا با ایران در مواردی همچون میزان واحدهای کارورزی و عملکرد تفاوت وجود دارد. سنگاپور دارای برنامه تحصیلات تکمیلی تربیت معلم ، برنامه کارآموزی بین المللی و همکاری گسترده بین مدارس و موسسه ملی تعلیم وتربیت است. با توجه به یافته های تحقیق ، به سیاست گذاران تربیت معلم ایران کاربست مواردی همچون ارائه برنامه کارورزی جدید ، توجه ویژه به نقش استادان ، انعطاف پذیری بیشتر در برنامه های کارورزی ، افزایش سهم پایان نامه ها و سمینارها و تقویت نظارت بر برنامه های کارورزی توصیه می گردد.هدف تحقیق حاضر ، مطالعه تطبیقی برنامه درس کارورزی در تربیت معلم ایران ، استرالیا و سنگاپور بود. برای این منظور ، از روش جورج اف بردی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشگاه های دارای دوره های کارورزی که ازطریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها ، تحلیل محتوا و روایی و پایایی داده ها به ترتیب از دیدگاه استادان کارورزی ، مربیان برنامه درسی و همکاران پژوهشگران بررسی گردید. هم چنین برنامه های درسی کشورهای منتخب با استفاده از جداول و چک لیست ها استخراج شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از نظر دوره های کارورزی تمام وقت ، شباهت هایی بین سه کشور وجود دارد. تعداد دوره های کارورزی در سنگاپور و ایران مشابه یکدیگر و متفاوت از استرالیا است. همچنین بین نظام تربیت معلم سنگاپور و استرالیا با ایران در مواردی همچون میزان واحدهای کارورزی و عملکرد تفاوت وجود دارد. سنگاپور دارای برنامه تحصیلات تکمیلی تربیت معلم ، برنامه کارآموزی بین المللی و همکاری گسترده بین مدارس و موسسه ملی تعلیم وتربیت است. با توجه به یافته های تحقیق ، به سیاست گذاران تربیت معلم ایران کاربست مواردی همچون ارائه برنامه کارورزی جدید ، توجه ویژه به نقش استادان ، انعطاف پذیری بیشتر در برنامه های کارورزی ، افزایش سهم پایان نامه ها و سمینارها و تقویت نظارت بر برنامه های کارورزی توصیه می گردد.انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201کاربرد تطبیقی عقل در تربیت اسلامی با تاکید بر فقه امامیه و اهل سنتکاربرد تطبیقی عقل در تربیت اسلامی با تاکید بر فقه امامیه و اهل سنت1047106312825310.22034/ijce.2021.233757.1165ENفاطمه کریمیدانشجوی دکتری ، گروه فقه و حقوق اسلامی. دانشکده علوم انسانی.واحد یادگار امام خمینی(ره)شهرری.دانشگاه آزاد اسلامی.تهران.ایرانمحمد جعفری هرندیاستادیار ، گروه فقه و حقوق اسلامی. دانشکده علوم انسانی.واحد یادگار امام خمینی(ره)شهرری.دانشگاه آزاد اسلامی.تهران.ایران0000012345678912Journal Article20200602در حالی که جامعه ایران از لحاظ مذهبی ، جامعه ای متکثر است بررسی و شناخت مبانی و اصول تربیت اسلامی با توجه به حاکمیت نظام سیاسی اسلامی در ایران ضروری به نظر می رسد. یکی از مباحث مهم مذهبی که دارای سابقه تاریخی دیرینه است ، مفهوم و نقش عقل در منابع فقهی و تاثیر آن بر چالش های جدید تربیتی نسل جوان است. هدف مقاله حاضر ، تبیین کاربرد تطبیقی عقل در تربیت اسلامی با تاکید بر مقایسه فقه امامیه و اهل سنت است. تحقیق حاضر از لحاظ روش جزو پژوهش های هرمنوتیک از نوع مولف محوری است. محققان برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل متوالی سود جسته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقه امامیه و اهل سنت در پذیرش عقل به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای در اختیار فقها برای شناخت و آموزش دین با یکدیگر شباهت دارند ، در حالی که بین این دونحله فکری در خصوص حیطه عمل عقل اختلاف نظر وجود دارد. هم چنین ، یافته های تحقیق نشانگر آن است که می توان در فقه اهل تسنن فقیهانی یافت که به نقش عقل اعتقاد دارند ، اگرچه فقهای امامیه عمدتا هم ظاهر گرایی افراطی و هم عقل گرایی افراطی را نفی می کنند. علاوه بر این ، یافته های تحقیق مشخص ساخت در حالی که فقه امامیه بر نقش عقل تاکید ویژه دارد ، فضای حاکم بر نظام آموزشی ایران و تفسیر رایج از تربیت اسلامی عمدتا متکی بر پیروی از اصولی همچون نادیده گرفتن تفاوت های فردی فراگیران ، تاکید بر تقلید ، نفی پرسشگری و فقدان نقش خلاقانه و عقلانی در فراگرد یاددهی و یادگیری است. با توجه به این یافته ها ، لزوم توجه سیاست گزاران آموزشی به هماهنگی روند تربیت اسلامی با فقه امامیه - با محوریت نقش عقل - ضروری به نظر می رسد. در حالی که جامعه ایران از لحاظ مذهبی ، جامعه ای متکثر است بررسی و شناخت مبانی و اصول تربیت اسلامی با توجه به حاکمیت نظام سیاسی اسلامی در ایران ضروری به نظر می رسد. یکی از مباحث مهم مذهبی که دارای سابقه تاریخی دیرینه است ، مفهوم و نقش عقل در منابع فقهی و تاثیر آن بر چالش های جدید تربیتی نسل جوان است. هدف مقاله حاضر ، تبیین کاربرد تطبیقی عقل در تربیت اسلامی با تاکید بر مقایسه فقه امامیه و اهل سنت است. تحقیق حاضر از لحاظ روش جزو پژوهش های هرمنوتیک از نوع مولف محوری است. محققان برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل متوالی سود جسته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقه امامیه و اهل سنت در پذیرش عقل به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای در اختیار فقها برای شناخت و آموزش دین با یکدیگر شباهت دارند ، در حالی که بین این دونحله فکری در خصوص حیطه عمل عقل اختلاف نظر وجود دارد. هم چنین ، یافته های تحقیق نشانگر آن است که می توان در فقه اهل تسنن فقیهانی یافت که به نقش عقل اعتقاد دارند ، اگرچه فقهای امامیه عمدتا هم ظاهر گرایی افراطی و هم عقل گرایی افراطی را نفی می کنند. علاوه بر این ، یافته های تحقیق مشخص ساخت در حالی که فقه امامیه بر نقش عقل تاکید ویژه دارد ، فضای حاکم بر نظام آموزشی ایران و تفسیر رایج از تربیت اسلامی عمدتا متکی بر پیروی از اصولی همچون نادیده گرفتن تفاوت های فردی فراگیران ، تاکید بر تقلید ، نفی پرسشگری و فقدان نقش خلاقانه و عقلانی در فراگرد یاددهی و یادگیری است. با توجه به این یافته ها ، لزوم توجه سیاست گزاران آموزشی به هماهنگی روند تربیت اسلامی با فقه امامیه - با محوریت نقش عقل - ضروری به نظر می رسد. انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201بررسی تطبیقی اندیشه تربیتی هنری ژیرو و رابرت فلودن به منظور تدوین مدلی برای فلسفه تربیت معلمبررسی تطبیقی اندیشه تربیتی هنری ژیرو و رابرت فلودن به منظور تدوین مدلی برای فلسفه تربیت معلم1064107712825410.22034/ijce.2020.229518.1142ENابو سعید داورپناهاستادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستانhttps://orcid.org/0000-0002-4030-0484مسعود خنجرخانیاستادیار ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان ، زاهدانسیدرضا بلاغتدانشیار ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان ، زاهدانامید ابوالقاسمیدانشجوی دکتری ، گروه علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد مرکزی ، تهران ، ایرانJournal Article20200502هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی اندیشه های تربیتی هنری ژیرو و رابرت فلودن به منظور تدوین مدلی برای فلسفه تربیت معلم است. روش پژوهش حاضر کیفی با رویکرد تحلیلی - استنتاجی است. ژیرو بعنوان فیلسوف مدافع تغییر، تعامل، دموکراسی و تحول آفرینی در فرایند تربیت، بر تربیت مربی آشنا به تعاملات تاملی تاکید می ورزد . از سوی دیگر ، فلودن بر تربیت معلمِان عملگرای آشنا به مبانی تئوریکی، تعاملگرا ، متخصص خلاق و سلطه ناپذیر اصرار دارد. از مجموع دو دیدگاه میتوان استنباط کرد معلم ایده ال کسی است که باور به تعاملات تاملی درعرصه تربیت داشته و تحول در سایه پذیرش " دیگران" را مورد تاکید قرار می دهد. بر اساس مبانی فکری این دو متفکر ، الگویی برای نشان دادن روند آموزش یک معلم ایده آل طراحی شده استهدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی اندیشه های تربیتی هنری ژیرو و رابرت فلودن به منظور تدوین مدلی برای فلسفه تربیت معلم است. روش پژوهش حاضر کیفی با رویکرد تحلیلی - استنتاجی است. ژیرو بعنوان فیلسوف مدافع تغییر، تعامل، دموکراسی و تحول آفرینی در فرایند تربیت، بر تربیت مربی آشنا به تعاملات تاملی تاکید می ورزد . از سوی دیگر ، فلودن بر تربیت معلمِان عملگرای آشنا به مبانی تئوریکی، تعاملگرا ، متخصص خلاق و سلطه ناپذیر اصرار دارد. از مجموع دو دیدگاه میتوان استنباط کرد معلم ایده ال کسی است که باور به تعاملات تاملی درعرصه تربیت داشته و تحول در سایه پذیرش " دیگران" را مورد تاکید قرار می دهد. بر اساس مبانی فکری این دو متفکر ، الگویی برای نشان دادن روند آموزش یک معلم ایده آل طراحی شده استانجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201بررسی مقایسه ای اصول حقوق شهروندی با اصول حقوق کیفری در ایران و قوانین بین المللی با تاکید بر تربیت شهروندیبررسی مقایسه ای اصول حقوق شهروندی با اصول حقوق کیفری در ایران و قوانین بین المللی با تاکید بر تربیت شهروندی1078109512825510.22034/ijce.2021.233715.1164ENعباس گوهریدانشجوی دکتری تخصصی ، گروه حقوق، واحد امارات، دانشگاه آزاد اسلامی،دبی،امارات متحده عربیعباس تدیناستادیار ، گروه حقوق ، دانشکده حقوق ، واحد تهران مرکزی ، دانشگاه آزاد اسلامیعبدالجبار زرگوشی نسبدانشیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی،دانشکده الهیات ، دانشگاه ایلامJournal Article20200602لازمه تحقق حقوق شهروندی ، تربیت شهروندانی آگاه از حقوق و مسئولیت های خود است. اجرای درست حقوق قضائی گامی اساسی برای حمایت از حقوق شهروندی ازطریق تربیت شهروندانی است که به توازن این دو کمک می کنند. بر این اساس ، هدف مقاله حاضر بررسی مقایسه ای اصول حقوق شهروندی با اصول حقوق کیفری در ایران و قوانین بین المللی است. روش تحقیق حاضر، تطبیقی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. مقاله حاضر در چهار بخش ارائه می گردد: بخش اول حاوی مقدمه است که در آن به ضرورت تحقیق اشاره می شود. بخش دوم، دربردارنده روش تحقیق است. در بخش سوم ، نتایج تحقیق ارائه می گردد. مقاله با جمع بندی و نتیجه گیری به پایان می رسد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در بسیاری از اصول حقوق شهروندی و اصول حقوق کیفری بین ایران با کنوانسیون های بین المللی مشابهت وجود دارد. هم چنین بخش زیادی از اصول مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رعایت حقوق شهروندی تاکید می ورزند. از سوی دیگر ابهام در بعضی از اصول حقوق کیفری یا فقدان ضمانت عملی برای اجرای دقیق این اصول را می توان یکی از تفاوت های عمده نظام حقوقی ایران با کنوانسیون های بین المللی دانست. با توجه به این یافته ها پیشنهاد می گردد دست اندرکاران نظام آموزشی بخشی از آموزشهای دوره متوسطه اول و دوم را به آموزش حقوق شهروندی و رابطه آن با حقوق کیفری اختصاص دهند.لازمه تحقق حقوق شهروندی ، تربیت شهروندانی آگاه از حقوق و مسئولیت های خود است. اجرای درست حقوق قضائی گامی اساسی برای حمایت از حقوق شهروندی ازطریق تربیت شهروندانی است که به توازن این دو کمک می کنند. بر این اساس ، هدف مقاله حاضر بررسی مقایسه ای اصول حقوق شهروندی با اصول حقوق کیفری در ایران و قوانین بین المللی است. روش تحقیق حاضر، تطبیقی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. مقاله حاضر در چهار بخش ارائه می گردد: بخش اول حاوی مقدمه است که در آن به ضرورت تحقیق اشاره می شود. بخش دوم، دربردارنده روش تحقیق است. در بخش سوم ، نتایج تحقیق ارائه می گردد. مقاله با جمع بندی و نتیجه گیری به پایان می رسد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در بسیاری از اصول حقوق شهروندی و اصول حقوق کیفری بین ایران با کنوانسیون های بین المللی مشابهت وجود دارد. هم چنین بخش زیادی از اصول مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رعایت حقوق شهروندی تاکید می ورزند. از سوی دیگر ابهام در بعضی از اصول حقوق کیفری یا فقدان ضمانت عملی برای اجرای دقیق این اصول را می توان یکی از تفاوت های عمده نظام حقوقی ایران با کنوانسیون های بین المللی دانست. با توجه به این یافته ها پیشنهاد می گردد دست اندرکاران نظام آموزشی بخشی از آموزشهای دوره متوسطه اول و دوم را به آموزش حقوق شهروندی و رابطه آن با حقوق کیفری اختصاص دهند.انجمن آموزش و پرورش تطبیقی ایرانفصلنامه ایرانی آموزش و پرورش تطبیقی2588-72704120210201شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی: یک تحلیل زمینه ای در دانشگاه آزاد اسلامیشناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی: یک تحلیل زمینه ای در دانشگاه آزاد اسلامی1096110912825610.22034/ijce.2021.238042.1179ENهیرش بیاداردانشجوی دکتری ، گروه کارآفرینی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایرانپرویز ساکتیاستادیار ، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانعلی بدیع زادهاستادیار ، گروه مدیریت صنعتی ، واحد قزوین ، دانشگاه آزاد اسلامی ، قزوین ، ایرانحسن اسماعیل پوراستادیار ، گروه مدیریت بازرگانی ، واحد تهران مرکزی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایرانJournal Article20200704 تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در ایران هنوز در مرحله نوزادی رشد خود است. هـدف تحقیـق شناسـایی و اولویت بندی موانع مـؤثر بـر تجـاری سـازی تحقیقات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی است. روش تحقیق حاضر کیفی از نوع داده بنیاد ، جامعه آماری شامل متخصصان دانشگاهی و شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس اشباع نظری می باشد. برای جمع آوری داده ها از دو روش مطالعه و تحلیل پیشینه تحقیق و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهند که رشد کمی پژوهش های دانشگاهی بویژه در طی دو دهه اخیر مبین وجود پتانسیل قوی برای تولیدات فکری در دانشگاه آزاد اسلامی است. همزمان یافته ها نشانگر وجود 5 مانع عمده برای افزایش روند تجاری سازی این پژوهش ها می باشند. هم چنین تقسیم موانع به دو گروه درون سازمانی و برون سازمانی حاکی از گستره وسیع چالش ها و عدم آمادگی دانشگاه آزاد اسلامی برای تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در چشم انداز کوتاه و میان مدت است. یافته های تحقیق حاضر با نتایج پژوهشی مرتبط با موانع عمده تجاری سازی در دیگر کشورهای جهان همسوئی دارد. تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در ایران هنوز در مرحله نوزادی رشد خود است. هـدف تحقیـق شناسـایی و اولویت بندی موانع مـؤثر بـر تجـاری سـازی تحقیقات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی است. روش تحقیق حاضر کیفی از نوع داده بنیاد ، جامعه آماری شامل متخصصان دانشگاهی و شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس اشباع نظری می باشد. برای جمع آوری داده ها از دو روش مطالعه و تحلیل پیشینه تحقیق و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهند که رشد کمی پژوهش های دانشگاهی بویژه در طی دو دهه اخیر مبین وجود پتانسیل قوی برای تولیدات فکری در دانشگاه آزاد اسلامی است. همزمان یافته ها نشانگر وجود 5 مانع عمده برای افزایش روند تجاری سازی این پژوهش ها می باشند. هم چنین تقسیم موانع به دو گروه درون سازمانی و برون سازمانی حاکی از گستره وسیع چالش ها و عدم آمادگی دانشگاه آزاد اسلامی برای تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در چشم انداز کوتاه و میان مدت است. یافته های تحقیق حاضر با نتایج پژوهشی مرتبط با موانع عمده تجاری سازی در دیگر کشورهای جهان همسوئی دارد.